امسال برای اولین بار، کنکور سراسری در دو نوبت برگزار می‌شود؛ نوبت اول کنکور ۱۴۰۲ در روزهای ۲۹ و ۳۰ دی ۱۴۰۱ و نوبت دوم کنکور ۱۴۰۲ در روزهای ۱۴ و ۱۵ تیر ۱۴۰۲. درباره اهمیت کنکور و سرنوشت‌ساز بودن آن، به توضیح نیاز نیست. داوطلبان زیادی در این روزها در حال برنامه‌ریزی برای شرکت در کنکور   دی ماه هستند. رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش ‌و ‌پرورش در توصیه‌ای به کنکوری‌ها گفته است:«سابق بر این، به سازمان‌ سنجش گفته بودیم برگزاری نوبت اول کنکور در دی ماه، مناسب نیست، زیرا بخش عمده‌ای از داوطلبان کنکور، دانش‌آموز هستند و شما کنکور را برای بچه‌هایی برگزار می‌کنید که دغدغه امتحانات نهایی را هم دارند. دانش‌آموزان حیران می‌مانند که درس شان را بخوانند یا برای کنکور آماده شوند و این موضوع برایشان دغدغه است». به همین بهانه و در ادامه از اشتباهاتی خواهیم گفت که ممکن است برای شرکت‌کنندگان در کنکور دی‌ماه، دردسرساز شود.

  آن چه باید درباره 2 مرحله‌ای شدن کنکور بدانید
کنکور تا سال قبل تنها یک بار در سال برگزار می‌شد، یعنی هر داوطلب سالی یک بار می‌توانست شانس خود را برای شرکت در آزمون، کسب نمره مناسب و پذیرش در دانشگاه دلخواه امتحان کند، اما اکنون برای اولین بار شرایط تغییر کرده است. متقاضیان می‌توانند در هر دو مرحله کنکور یا فقط یکی از دو مرحله که در دی و تیر برگزار می‌شود، شرکت کنند. شایان ذکر است در کنکور دی،‌ رتبه‌ای اعلام نخواهد شد و فقط تراز آزمون اعلام می‌شود و پس از کنکور تیر با توجه به عملکرد بهتر در هر کدام، می‌توانند انتخاب رشته کنند. در واقع کنکور دو بار برگزار می‌شود، اما در هر سال هر داوطلب یک بار اجازه انتخاب رشته دارد که آن هم در مرداد انجام خواهد شد. یکی دیگر از تغییرات کنکور سراسری، حذف درس های عمومی است. درس های عمومی فقط روی سوابق تحصیلی داوطلبان تاثیر دارد. تاثیر سوابق درس ها در پایه دوازدهم و امتحانات نهایی در کنکور 1402 به صورت 40 درصد قطعی محاسبه می‌شود که 26 درصد درس های عمومی و 14 درصد درس های اختصاصی است. بنابراین داوطلبان برای کنکور سراسری فقط باید درس های تخصصی را مطالعه کنند.
   دانش‌آموزان سال دوازدهم بخوانند
داوطلبان شرکت در کنکور  دی  ماه شامل دو دسته هستند؛ دسته اول دانش‌آموزان سال دوازدهم که برای این گروه، کنکور دی  ماه  بیشتر جنبه آشنایی با نوع سوالات و از بین رفتن ترس و استرس کنکور دادن است، چون این گروه تا دی ماه بیشتر از نیمی از کتاب‌های دوازدهم را مطالعه نکرده‌اند بنابراین طبیعی است که نمی‌توانند به تمامی سوالات پاسخ دهند و نباید منتظر نتیجه ایده‌آل از این آزمون باشند. برای این گروه از داوطلبان، اولویت در پیش داشتن امتحانات نهایی خرداد است که به صورت نهایی برگزار می‌شود و بسیار حائز اهمیت است. بنابراین توصیه می‌شود این گروه از دانش‌آموزان با یک برنامه‌ریزی صحیح بیشتر وقت خود را روی درس های سال دوازدهم بگذارند و از زمان‌های باقی مانده برای مطالعه درس های پایه استفاده کنند.
   همه زمان‌تان را به تست‌زدن اختصاص ندهید
بعضی از دانش‌آموزان سال دوازدهم در این روزها، ممکن است که همه زمان‌شان را به تست زدن اختصاص دهند و از درس‌های خودشان غافل شوند. نتیجه این اتفاق، عقب افتادن از درس‌های سال دوازدهم است که هم روی نتیجه امتحانات نهایی و هم روی نتیجه کنکور داوطلب تاثیر منفی خواهد گذاشت.
   فرصتی طلایی برای پشت‌کنکوری‌ها
دسته دوم، دانش‌آموزان دانش آموخته هستند که کنکور دی برای آن‌ها اهمیت بیشتری دارد و شانس‌شان را برای کسب نمره بهتر،افزایش می دهد. بنابراین آن ها می‌توانند از این فرصت طلایی برای ارزیابی بهتر خود، کشف نقاط قوت و ضعف و ... استفاده کنند.
   دچار افراط و تفریط نشوید
برخی مشاورها ممکن است بگویند تمرکز را بر کنکور دی بگذارید و در امتحانات نهایی شهریور شرکت کنید که روش درستی نیست و شهریور به عنوان سابقه تحصیلی گزارش نمی‌شود، بلکه نمره خرداد گزارش می‌شود. برخی مشاورها هم پیشنهاد می‌دهند که تمرکز دانش‌آموزان برای کنکور، بر آزمون تیر باشد و در آزمون دی شرکت نکنند یا فقط آزمایشی شرکت کنند. هر دوی این پیشنهادها، پذیرفتنی نیست. داوطلبان باید توجه داشته باشند که هر دو آزمون به یک اندازه مهم است و این طور نیست که به طور مثال، آزمون تیر‌، آزمون اصلی باشد یا برعکس. بنابراین نباید در جدی گرفتن یا
بی اهمیت دانستن آن، دچار افراط و تفریط شد.
   برنامه‌ریزی باید هدفمند باشد
برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که میزان پیشرفت یا افت کیفیت مطالعه را نشان دهد. شرکت در کنکور دی
می تواند شما را در شناخت نقاط ضعف و قوت‌تان راهنمایی کند تا در برنامه‌ریزی‌های بعدی نقاط ضعف خود را برطرف کنید و در رشته مورد علاقه‌تان، پذیرفته شوید.


 

جواد نوائیان رودسری  - محله «سرخاب» تبریز، در یکی از روزهای سال 1270 خورشیدی، شاهد به دنیا آمدن نوزادی بود که سه دهه زندگی سراسر تلاش، شور و عشق او به میهن به روایتی جذاب و تمام‌نما از وطن‌دوستی ایرانیان تبدیل شد. کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خاندانی متولد شد که بیشتر اعضای آن نظامی بودند. او پس از مدتی تحصیل در مکتبخانه‌های آن دوره، در سال 1277 ش وارد مدرسه تازه تأسیس «لقمانیه» شد. پسیان در این مدرسه، زبان فرانسه را فرا گرفت. 15 ساله بود که برای تحصیل در مدرسه نظام، تبریز را به مقصد تهران ترک کرد؛ اما شاید خودش هم نمی‌دانست که این رفتن را بازگشتی نیست. پس از تأسیس نیروی نظامی ژاندارمری - که در واقع، با تلاش تعدادی از مشروطه‌خواهان به منظور ایجاد یک نیروی نظامی مستقل برای حفظ امنیت کشور شکل گرفت – و با وجود این که هنوز یک سال از تحصیل اش در مدرسه نظام باقی مانده‌بود، به این نیروی تازه  تأسیس فراخوانده شد و در سال 1289 ش، در حالی که تنها 19 سال داشت، با درجه نایب دومی(ستوانی)، به استخدام نیروی ژاندارمری درآمد.
کلنل در مسیر محبوبیّت
زیرکی و توانایی پسیان باعث شد خیلی زود پله های ترقی را طی کند. سال بعد، محمدتقیِ 20 ساله، به درجه سلطانی(سروانی) رسید و علاوه بر فعالیت‌های نظامی، به عنوان مترجم «یال مارسن»، مستشار سوئدی و فرمانده ژاندارمری ایران، از نزدیک با سبک‌های نوین جنگی آشنا شد. کلنل در سال نخست حضورش در ژاندارمری، لیاقتش را در سرکوب شورش «حبیب‌ا...خان» در قزوین ثابت کرد. مدتی بعد، برای سرکوب اشرار و راهزنانی که راه‌های همدان را ناامن و زمینه دخالت نظامی روس‌ها را فراهم کرده‌بودند، به همدان رفت و پس از یک سال تلاش بی‌وقفه، نظم را در منطقه حاکم کرد. این موفقیت باعث شد وزارت جنگِ وقت، به او نشان طلای لیاقت اهدا کند. پسیان برای برقراری آرامش و امنیت در منطقه بروجرد تا یک قدمی مرگ رفت، اما حاضر به ترک میدان نشد و با نبوغ نظامی خود، بر دشمن پیروز شد. پسیان در دوران فرماندهی ژاندارمری همدان، یکی از معدود دفاع‌های ایرانیان را در برابر مهاجمان روسی که پس از قرارداد 1907 و تقسیم ایران میان روسیه تزاری و انگلیس، وارد خاک کشورمان شده‌بودند، ترتیب داد. پیروزی‌های موقت او در مقابله با نیروهای استعمار، بارقه امید را در دل بسیاری از مردم، روشن و وصف شجاعت و بی باکی او را در خارج از مرزهای ایران منتشر کرد. با این حال، دفاع جانانه او و یارانش به دلیل کمبود امکانات و ضعف حکومت مرکزی، با ناکامی روبه‌رو شد.
نخستین ایرانی بر فراز ابرها
اشغال ایران در جنگ جهانی اول و بازداشت بسیاری از افسران وطن‌دوست ایرانی، کلنل را از ادامه فعالیت بازداشت. او با وجود میل فراوان برای ایستادن و مبارزه کردن، ناچار ایران را ترک کرد و در سال 1296 ش، برای درمان بیماری مزمن کبدی، به آلمان رفت. پسیان در این زمان، تنها 26 سال داشت. شهرت او در شجاعت و نبوغ نظامی، باعث شد ارتش آلمان از کلنل برای همکاری دعوت کند و او که به دنبال فرصتی برای تکمیل دانسته‌هایش بود، این دعوت را پذیرفت. پسیان در همین ایام، وارد نیروی هواییِ تازه تأسیسِ آلمان شد و به عنوان نخستین ایرانی، دوره خلبانی را گذراند و با هواپیما پرواز کرد. آلمان‌ها از او خواستند در نبردهای هوایی جبهه فرانسه شرکت کند، اما پسیان نپذیرفت و از آلمان‌ها خواست به او اجازه نبرد در جبهه روسیه تزاری را بدهند. او می‌خواست با کسانی رودررو شود که میهن اش را عرصه تاخت و تاز خود کرده‌بودند. به این ترتیب، پسیان توانست در 33 عملیات هوایی علیه روسیه‌تزاری شرکت کند؛ اما ناراحتیِ کبدی به او اجازه ادامه فعالیت را نداد و ناچار پس از درمان بیماری و فراگیری برخی علوم و فنون، در سال 1298ش به ایران بازگشت.
به سوی خراسان
کلنل پس از روی کار آمدن «مشیرالدوله» و با تشویق ملک الشعرای بهار، فرماندهی ژاندارمری خراسان را پذیرفت و در شهریور سال 1299ش راهی مشهد شد. ورود او به مشهد، همزمان با حکومت «قوام‌السلطنه» بر خراسان بود. شواهد تاریخی موجود نشان می‌دهد که مشهد در این دوره، از هر نظر روزگار خوبی را از سر نمی‌گذراند؛ ژاندارمری، به عنوان نیروی رسمیِ ضامنِ امنیت و نظم، با ریاست محمدحسین میرزا جهانبانی، داماد وثوق‌الدوله و فامیل قوام‌السلطنه، هیچ حرفی برای گفتن نداشت. ژاندارم‌ها مدت‌ها مواجب و حقوق خود را دریافت نکرده بودند و حتی حاضر نبودند از مشهد در برابر حمله راهزنان حفاظت کنند. فساد مالی، عامل به وجود آمدن این بی‌نظمی بود. کار به جایی رسید که قوام‌السلطنه، برای دفع تعرضات یکی از راهزنان اطراف مشهد، مشهور به «محمد زشکی»، ناچار شده‌بود از حدود 200 سواره‌نظام حاکم قوچان کمک بگیرد. پسیان که مدتی پس از ورودش به مشهد، به وسعت فساد در سیستم حکومتی خراسان پی برده‌بود، کمر به اصلاح امور بست. با وقوع کودتای سوم اسفند در تهران و اجرای سیاست سیدضیاءالدین طباطبایی یزدی مبنی بر بازداشت اشراف و سیاستمداران برای تسلط بر امور و همین‌طور کسب درآمد از این اقدام، وی مخفیانه دستورِ دستگیریِ قوام‌السلطنه را صادر کرد و برای پسیان، فرمانده ژاندارمری خراسان، فرستاد. کلنل که ظاهراً از ماهیت واقعی سید ضیاء آگاه نبود و از طرفی قوام‌السلطنه را عنصری ضدمردمی و وابسته می‌دانست، وی را بازداشت کرد و به تهران فرستاد. به این ترتیب زمام امور خراسان از 13 فروردین 1300 شمسی عملاً در اختیار کلنل پسیان قرار گرفت و او دست به اصلاحات گسترده ای زد.
مشهد در دوران حکومت پسیان
کلنل با کمک «موسیو دوبوا»، مستشار اداره مالیه خراسان، به امور مالیاتی رسیدگی کرد و از بدهکاری های سنگین مالیاتی قوام‌السلطنه و اشراف خراسان پرده برداشت. او که برای اجرای اصلاحات در خراسان به پول نیاز داشت، اقدام به وصول مالیات‌های عقب افتاده کرد و با پی بردن به اختلاس‌های گسترده طبقه حاکم، دارایی‌های آن ها را ضبط و از آن برای عمران شهر استفاده کرد. پسیان با ترمیم سیستم اداری آستان قدس و انتظام مالی آن، موفق به ایجاد یک صندوق خیریه از درآمدهای آستان‌قدس، برای کمک به محرومان شد. این درحالی بود که در دوره‌های قبل، به سبب اختلاس‌ها و سوءاستفاده‌های گسترده، آستان‌قدس به افراد زیادی بدهکار بود و حتی طبق گزارش «عین‌السلطنه» در «روزنامه خاطرات»، برخی از این طلبکاران از محل درآمد موقوفه‌ها، نزول می‌گرفتند! کلنل به سرعت جای حکام مستبد را با عناصر مردمی و مشروطه‌خواه عوض کرد. ژاندارمری که به واسطه فساد مسئولان قبلی، عملا به یک دستگاه بی‌فایده مبدل شده‌بود، احیا شد و در پایان دوره خدمت پسیان، تعداد ژاندارم‌های خراسان به چهار هزار نفر رسید. مقایسه این تعداد نفرات، با تعداد نیروهای رضاخان برای فتح تهران(2500 قزاق)، نشان‌دهنده کار عظیم و خارق‌العاده کلنل در همین مدت کوتاه است. محمدتقی‌خان پسیان نیروهای ژاندارمری را بین مناطق مختلف خراسان، مانند سبزوار، تربت حیدریه و نیشابور، تقسیم کرد. نتیجه این اقدامات، برقراری امنیت در خراسان بود. طی مدت کوتاه حکومت کلنل پسیان در خراسان، اصلاحات فراوانی انجام شد که با وجود کوتاهی دوران وی، حدود شش‌ماه، در نوع خود کم‌نظیر است. طبعاً این اصلاحات به مذاق برخی خوش نمی‌آمد و از این رو، با کلنل دشمنی آغاز کردند.
شهادت غریبانه
با کنار رفتن دولت سیدضیاء و روی کار آمدن قوام‌السلطنه، کلنل احساس خطر کرد. حاکم پیشین خراسان که با پسیان خصومت شخصی داشت، کوشید با لطایف‌الحیل وی را وادار به تسلیم و تمکین کند، اما او تسلیم نقشه‌های قوام‌السلطنه نشد و وساطت بعضی اعیان خراسان نیز، سودی نبخشید. قوام‌السلطنه به تحریک برخی خان‌های شمال خراسان پرداخت و آن ها سر به شورش علیه کلنل برداشتند. مرحوم پسیان که برای دفع این فتنه به قوچان رفته‌بود، در جعفرآباد قوچان توسط نیروهای شورشی محاصره شد و به شهادت رسید. قاتلان سر از پیکر وی جدا کردند و به تهران فرستادند. پیکر مرحوم کلنل محمدتقی‌خان پسیان، با احترام بسیار در باغ نادری مشهد دفن شد. اما در دوران حکومت رضاخان، سرتیپ خزاعی دستور داد پیکر وی را به قبرستان عمومی شهر منتقل کنند. سال‌ها بعد، در زمان حکومت دکتر مصدق و در جریان فعالیت‌های عمرانی در منطقه سراب، مجدد صندوق حاوی پیکر وی پیدا شد و بعد از تشییع دوباره، آن را در مکان سابقش، باغ نادری دفن کردند. در دهه 1330ش و در جریان ساخت بنای آرامگاه نادرشاه، پیکر کلنل مجدد از مکان اولیه به جایی دورتر از بنای اصلی، مکان کنونی آن، منتقل و دفن شد.

قیمت سکه در ادامه روند صعودی خود وارد کانال 17 میلیون تومان شد. این در حالی است که قیمت جهانی طلا و دلار در چند روز اخیر تغییر چندانی نداشته است و به نظر می رسد حباب و سوق یافتن بخشی از سرمایه های مردم به این بازار عامل اصلی افزایش قیمت است. محمد کشتی آرای، رئیس اتحادیه طلا و جواهر نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم در این باره تصریح کرده است: حباب سکه نیز با افزایش به 2 میلیون تومان رسیده که نشان‌دهنده افزایش تقاضا برای خرید سکه در بازار است. در هفته قبل باتوجه به انتشار اوراق گواهی سکه بانک مرکزی حباب سکه به یک میلیون و 400 هزار تومان کاهش یافته بود.

سید خلیل سجادپور- مرد 40 ساله ای که روز گذشته همسرش را با ضربات قفل و زنجیر موتورسیکلت در اتاق خواب به قتل رسانده بود پس از صرف ناهار در کنار 5 فرزند قد و نیم قد خود، ماجرا را به پلیس و امدادگران اورژانس اطلاع داد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این جنایت وحشتناک در منطقه پنجتن مشهد هنگامی رخ داد که اختلافات خانوادگی بین زوج جوان شدت گرفت.
آن ها که در یک منزل ویلایی نقلی و در کنار 5 فرزند دختر و پسر خود زندگی می کردند، از چند سال قبل در مسیری قدم گذاشتند که فرجامی جز مشاجره و کتک کاری های دلخراش نداشت. علیرضا (مرد 40 ساله) که مدعی بود رفتار همسرش پس از طلاق صوری برای دریافت مستمری از سازمان تامین اجتماعی به کلی تغییر کرده است، به کنکاش در پیامک ها و معاشرت های همسرش پرداخت تا جایی که دیگر نمی توانست نوع پوشش و رفت و آمدهای او را تحمل کند. آتش خشم و عصبانیت مرد 40 ساله هر روز شعله ورتر می شد تا این که حدود ظهر روز گذشته دوباره مشاجره ای توهین آمیز بین آن ها رنگ «وحشت» به خود گرفت. 5 دختر و پسر «حنیفه» در پذیرایی منزل اجاره ای یک طبقه، نشسته بودند که ناگهان «علیرضا» با چهره خشم آلود از پذیرایی بیرون زد و به داخل حیاط رفت. او با عصبانیت، قفل زنجیر موتورسیکلت را گشود که در کنار دیوار روی جک گذاشته بود. مرد 40 ساله بخشی از زنجیر قطور را به دور دستش حلقه زد و فریادکشان به سوی همسر 35 ساله اش هجوم برد. او با نفرتی عجیب، دست «حنیفه» را گرفت و در حالی که خشم سراسر وجودش را احاطه کرده بود، او را به داخل تنها اتاق منزل نقلی کشید که از آن به عنوان اتاق خواب استفاده می کردند. لحظاتی بعد مرد جوان کلید را چرخاند و در اتاق را از داخل قفل کرد. فریادهای دلخراش زن مذکور در فضای منزل می پیچید ولی هیچ کدام از فرزندانش اهمیتی به این حادثه تلخ نمی دادند. صدای وحشتناک زنجیر همچنان به گوش می رسید که بی رحمانه بر پیکر زن 35 ساله فرود می آمد. دقایقی بعد «علیرضا» از اتاق بیرون آمد و در کنار فرزندانش قرار گرفت. اگرچه هیچ کس از وضعیت هولناک او سخنی بر زبان نمی راند اما «پدر» مدعی بود که «حنیفه» بیهوش شده است!
بنابر گزارش روزنامه خراسان، طولی نکشید که مرد 40 ساله بساط ناهار را آماده کرد و از فرزندانش خواست سر سفره بنشینند. بعد از صرف ناهار هنوز هم خبری از زن 35 ساله نبود و پیکر او همچنان بی حرکت در کف اتاق قرار داشت. هرکدام از آن ها گاهی نیم نگاهی به «اتاق خواب» می انداختند ولی چیزی جز «سایه مرگ» نمی دیدند.
چند ساعت بعد، «علیرضا» با خواهرش تماس گرفت و ماجرا را بازگو کرد.
طولی نکشید که «عمه فرزندان» سراسیمه خود را به محل رساند و ترس و وحشتی عجیب در منزل اجاره ای حکمفرما شد. احتمال مرگ «حنیفه» قوت گرفته بود که صدای زنگ تلفن امدادگران اورژانس و پلیس به صدا درآمد. وقتی نیروهای اورژانس 115 به محل حادثه رسیدند و نگاهی بر پیکر زن جوان انداختند تازه مشخص شد که او هیچ گونه علایم حیاتی ندارد و چند ساعت قبل جان خود را از دست داده است. این گونه بود که حلقه های قانون بر دستان مرد 40 ساله گره خورد و در حالی که عنوان اتهامی «قاتل» را یدک می کشید، بازداشت شد.گزارش روزنامه خراسان حاکی است: عقربه های ساعت از 16 عصر گذشته بودند که ماجرای این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و بلافاصله قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف خیابان پنجتن 31 حرکت کرد. با آن که فرزندان مقتول از لحظه وقوع جنایت در منزل حضور داشتند و غمی در چهره آنان دیده نمی شد، به دستور مقام قضایی به داخل حیاط هدایت شدند و بدین ترتیب واکاوی این حادثه هولناک زیر ذره بین تحقیقات قضایی قرار گرفت.
متهم به قتل که در صحنه جنایت به دیوار تکیه زده بود، مقابل قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه جنایی) ایستاد و در تشریح این جنایت تکان دهنده گفت: از حدود 3 سال قبل اختلافات من و «حنیفه» زمانی شروع شد که او اصرار داشت برای آن که بتواند حقوق مستمری پدر فوت شده اش را از سازمان تامین اجتماعی دریافت کند، از یکدیگر به طور صوری طلاق بگیریم. اگرچه مراحل طلاق را طی کردیم و مهر طلاق هم در شناسنامه همسرم ثبت شد اما طولی نکشید که رفتارها و نوع پوشش او به طرز عجیبی تغییر کرد. با آن که در کنار یکدیگر و با صیغه محرمیت زندگی می کردیم ولی از وضعیت ظاهری همسرم به شدت رنج می کشیدم. سوء ظن مانند خوره همه وجودم را فرا گرفته بود به طوری که اختلافات ما به همین دلیل روز به روز افزایش می یافت از سوی دیگر هم با کنکاش در معاشرت ها و گوشی تلفن «حنیفه» متوجه شدم که او مبلغی از پس اندازهایمان را به مرد دیگری داده است تا خودرو ثبت نام کند! دیگر تحمل این شرایط برایم امکان نداشت و هر روز مشاجره های ما به کتک کاری و درگیری می رسید تا این که بالاخره امروز (دیروز) هنگامی که به شدت عصبانی بودم قفل و زنجیر موتورسیکلت را باز کردم و آن قدر همسرم را زدم تا این که بیهوش کف اتاق خواب افتاد و بعد هم وقتی احتمال مرگ او را دادم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم اما قصد کشتن او را نداشتم!...
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، متهم این پرونده جنایی، پس از رازگشایی از قتل وحشتناک همسر 35 ساله اش، درحالی درون خودروی پلیس نشست که نگاهش به چشمان فرزندانش خیره مانده بود و حالا 5 فرزند او نه تنها مادری نداشتند بلکه پدر خود را نیز پشت میله های زندان می دیدند. شایان ذکر است: بررسی های تخصصی درباره ابعاد و زوایای دیگر ادعاهای متهم به قتل با دستورات محرمانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد و توسط گروهی از کارآگاهان پلیس جنایی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.

اعظم هادی خبرنگار اعزامی خراسان به قطر/ حدود یک هفته از آغاز مسابقات جام‌جهانی 2022 در قطر می‌گذرد و دور دوم دیدارهای گروهی آغاز شده است. با گذشت بیش از یک هفته از مسابقات و میزبانی نسبتا خوب قطری‌ها انتقادات از میزبانی قطر و فیفا همچنان ادامه دارد و حالا بهانه‌ها و دلایل تازه و جدیدی از سوی منتقدان مطرح می‌شود. عدم استقبال قطری‌ها از مسابقات جام‌جهانی و نبود شور و هیجان خاص جام‌جهانی‌های گذشته در قطر، هوای گرم و آفتاب تند دوحه و تفاوت فاحش دمای ورزشگاه با بیرون، بهانه‌های تازه‌ای است که دست منتقدان افتاده است. دمای شهر دوحه بین 29 تا 33 درجه در طول روز متغییر است اما شب‌های آن نسبتا خنک است. مسابقاتی که در ساعت‌های 13:30 و 16:30 برگزار می‌شود در اوج گرماست و با اینکه هوای داخل ورزشگاه‌ها مطبوع و خنک است اما مسیر طی‌شده برای رسیدن به ورزشگاه و مدت زمانی که تماشاگران برای عبور از گیت‌های هواداری و کنترل بلیت صرف می‌کنند گرما و آفتاب تند و تیز دوحه آزاردهنده می‌شود. پس از عبور از گیت‌ها و در حالی که تماشاگران خیس عرق شده‌اند وارد ورزشگاهی می‌شوند که دمای آن بین 19 تا 23 درجه که همان دمای رفاهی است تنظیم شده و حتی گاهی دما را پایین‌تر هم می‌آورند. در این شرایط متضاد برخی از تماشاگران دچار مشکل شده و در چند روز اخیر مراجعه به مراکز پزشکی-درمانی به خاطر سرماخوردگی زیاد شده است. مورد بعدی کم‌توجهی مردم قطر به جام‌جهانی است که از نظر میهمانان و تماشاگران جام‌جهانی موضوع خوشایندی نیست و این کشور با جمعیت کمتر از سه میلیون نفر نتوانسته شور و حال مورد نیاز چنین رویدادی را فراهم کند. اشاره آنها به استقبال کم قطری‌ها از دیدارهای دیگر تیم‌ها و حذف زودهنگام تیم ملی قطر از جام‌جهانی است که عملا مشارکت مردم این کشور را به پایین‌تر حد تنزل داده است. البته برخورد و رفتار قطری‌ها از هر قشر و بومی و غیربومی‌اش با میهمانان و تماشاگران تیم‌های مختلف بسیار محترمانه و مهمان‌نوازی‌شان قابل تحسین است و در این مورد کمتر کسی است که شکایتی داشته باشد. اشراف عالی قطری‌ها به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی و حتی اسپانیایی و حضور راهنمایان و داوطلبان زیاد در سطح شهر و معابر و اطراف و داخل ورزشگاه‌ها جلوی سردرگمی و کلافگی تماشاگران را گرفته و حتی مردم دیگر کشورها به خاطر راهنمایی‌های خاص و همراه با لبخند و آواز قطری‌ها، آن را تکیه‌کلام کرده‌اند. هر جا که می‌روید با اصطلاح (مترو دیس وی) «Metro this wey» روبه‌رو می‌شوید و لبخندی بر لبان‌تان می‌نشیند.
 جام‌جهانی و رونق کسبه و بازار
حضور چند صد هزار گردشگر و تماشاگر در قطر برای تماشای مسابقات جام‌جهانی 2022 فرصت بسیاری خوبی برای کسبه و فروشندگان و صاحبان صنایع قطر فراهم کرده که حجم معادلات‌شان را با دنیا بالاتر ببرند. همه مراکز تجاری و تفریحی و فروشگاه‌ها و مال‌های کوچک و بزرگ قطر متاثر از جام‌جهانی و مملو از مشتری و بازدیدکننده است. کسبه سنتی هم حتی از این وضعیت منتفع شده‌اند و اگر سری به بازار سوق‌الواقف که بازار قدیمی و سنتی و البته بازسازی‌شده دوحه بزنید متوجه این موضوع می‌شوید. مغازه و حجره‌های قدیمی را با پرچم کشورها و نمادهای جام‌جهانی تزئین کرده‌اند و بین اجناسی که قبلا می‌فروختند کالاهای مرتبط با جام‌جهانی مثل پرچم و شال و پیراهن کشورهای حاضر در مسابقات را هم در معرض فروش گذشته‌اند و حتی کالاهایی که در فروشگاه‌های مخصوص فیفا فروش می‌رود هم از بازار سوق‌الواقف سر درآورده‌اند! یک فروشنده قدیمی که اتفاقا ایرانی است و اصالتا اهل استان فارس است و بیش از 50 سال سابقه کاسبی در سوق‌الواقف را دارد می‌گوید که جام‌جهانی رونق خاصی به بازار داده و فروش آنها هم به شکل قابل توجهی بالا رفته و تاکید می‌کند که همه اجناس و کالاها مشتری دارند به خصوص ادویه، سیگار و صنایع‌دستی قطر. اغذیه‌فروشی‌ها و رستوران‌ها هم مملو از توریست هستند.
 عربستانی‌ها و تونسی‌ها رکورددار هستند
بیشتر توریست‌های حاضر در قطر اهل خاورمیانه هستند و به گواه آمار بالای 60 درصد مسافران ورودی به این کشور را آسیایی‌ها تشکیل می‌دهند. نیمی از آسیایی‌ها هم از عربستان به قطر آمده‌اند و تیم ملی این کشور در زمان برگزاری مسابقاتش انگار در خانه بازی می‌کند و اصلا احساس غریبی ندارد! پس از سعودی‌ها، تونسی‌ها حسابی شهر دوحه را از حضورشان متاثر کرده‌اند. به گفته یک خانم ایرانی شاغل در قطر، هواداران تیم ملی تونس از 20 روز پیش از آغاز جام جهانی وارد قطر شده‌اند و تقریبا هر شب با دوردورهای شبانه و بوق زدن و رقص، پرچم خودشان را به رخ دیگران کشیده‌اند و حسابی پرشور هستند. در بین دیگر ملیت‌ها هم آرژانتینی‌ها و مکزیکی‌ها و برزیلی‌ها و در بین اروپایی هم انگلیسی‌ها بیشترین هوادار را در قطر دارند.